
غفلت از یار گرفتار شدن هم دارد
از شما دور شدن زار شدن هم دارد
هر که از چشم بیفتاد محلش ندهند
عبد آلوده شدن خار شدن هم دارد
عیب از ماست که هر صبح نمی بینیمت
چشم بیمار شده تار شدن هم دارد
همه با درد به دنبال طبیبی هستیم
دوری از کوی تو بیمار شدن هم دارد
ای طبیب همه انگار دلت با ما نیست
بد شدن حس دل آزار شدن هم دارد
آنقدر حرف در این سینه ی ما جمع شده
این همه عقده تلنبار شدن هم دارد
از کریمان فقرا جود و کرم می خواهند
لطف بسیار طلبکار شدن هم دارد
نکند منتظر مردن مایی آقا ؟!
این بدی مانع دیدار شدن هم دارد
ما اسیریم اسیر غم دنیا هستیم
غفلت از یار گرفتار شدن هم دارد
من کیم؟ عبد گنه کار الهی العفو
من کیم؟ بنده ی سربار الهی العفو
منم آن کس که نمک خورد و نمکدان بشکست
نه که یک مرتبه، بسیار الهی العفو
با گناهی که ز من سر زده، بین من و تو ...
... چیده شد این همه دیوار الهی العفو
من زمین خورده ام و آمده ام توبه کنم ...
... با چنین وضع اسفبار الهی العفو
بزنی یا نزنی مال تواَم جان علی
پس بیا رحم کن این بار الهی العفو
چیزی از سوختن من که نصیبت نشود
پس نجاتم بده از نار الهی العفو
مهربانی کن و این بار مرا نیز ببخش
ذوالکرم! حضرت غفّار! الهی العفو
زیر چتر کرمت آمده ام ربّ کریم
با علی ـ حیدر کرّار ـ الهی العفو
ای خدای علی و فاطمه! ای رحمت محض!
می زنم در همه جا جار الهی العفو
ذکر من بعد سلامی به حسین بن علی
می شود لحظه ی افطار: الهی العفو
محمد فردوسی